ارسال شده در چهار شنبه 4 / 11 / 1389برچسب:ضرب المثلهای English, - 1
او آدم کوته نظری است
He is a short sighted guy
او یک آب زیر کاهی است که نگو
He is a sly one
از جلو چشمم دور شو
Get out of my face
با من کل کل نکن
Don’t get mouthy with me
کسی را اذیت و عصبانی کردن
Get in some ones hair
بی معنی و خسته کننده بود
It was for the birds
داغان شدن-ازبین رفتن
Go to the dogs
بی هدف بازی کردن-بی هدف کاری را انجام دادن
Horse around
او همیشه جوری صحبت می کند که انگار همه چیز را می داند
Hes always shooting off his mouth
بهای زیادی را پرداختن
Pay through the nose
برای شوخی
Tongue-in-cheek
چرا من باید به خاطر او ریسک کنم و خودم را به دردسر بیندازم؟![]()
Why should I stick my neck out for her
بی خیال شو-دیگر اذیت نکن
Get off my back
من او را واقعا اذیت و عصبانی کردم
I drove her up a wall
نظرات شما عزیزان: